• وبلاگ : يار جکيگوري
  • يادداشت : سگ بدبخت ، خل
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    خوبي؟
    داوود جون من خودم ازت حمايت ميکنم و بهت راي ميدم!
    ميگم داود هروقت وقت کردي يه سري به سايت جديدم بزن و نظرت رو بگو، اگر نتونستي نظر بدي تو وبلاگم نظر بده ممنون.
    موفق باشي...
    به نام هستي هستا
    سلام
    ميگما حالا اين كارو كردن كه سگا رو گول بزنن؟؟؟
    تو آب حل كرده بودن؟نهههههههههههه
    فك نكنم...آخه حيف ميشه اينجوري كه...كلي مواد حروم ميشه!!!
    كف جاده چرا ريختن؟؟؟كه هر كي رد شه بيهوش شه؟؟؟
    پاسخ

    آره ديگه آبجي براي اينكه چند تن مواد رد كنن چند صد گرم مواد ارزشي كه نداره آبش ميكنن
    سلام.
    آيکيو مواد فروشا از سگه بيشتر بود پس!
    حالا اين موادا رو چه جوري ذوب کرده بودن؟!


    با حال بود
    پاسخ

    اينا ديگه بحثهاي تخصصي بلوچهاست ولي تو آب حل کرده بودند و ريخته بودن کف جاده

    سلام بر داود خطر عزيز

    اول اينکه لينکت کردم عزيز

    عجب خاطره ي باحالي بودا

    ولي جدي از چه روشايي استفاده ميکنن جلل الخالق

    پاسخ

    ممنون عزيزم
    + نسيم 

    به نام او

    سلام داداشي

    خوبي ؟ سلامتي؟

    آخي طفلي سگه

    حيوون بيچاره

    ديدي چطور از كار بيكارش كدن

    بهش بهتون زدن

    هق هق