به نام خدا
سلام
خوبين داود خان؟!
تبريک ميگم بهتون. نوشته ها يکي پس از ديگري زيبا و زيباتر ميشن...
ميترسم دو روز ديگه تحويلمون نگيرين:ديييييي
موفق باشين. استعدادبالايي دارين...
براي نوشته ي آخرتون(جهندم!) يه شعر از صائب تبريزي ميذارم
و توصيه ميکنم به دقت بخونينش
توصيف خلق اللهي هست که جهنم رو هم برا خودشون هم براي ملت
ميسازن و آبادش ميکنن!!!!!
نـقـش و نـگـار مـار بـود سـرنوشـت خـلـق
بــا زهـر کـرده انـد هـمـانـا سـرشـت خــلـق
هر خـوشه صد زبـان ملامت کشيده است
زنـهـار چــشـم رزق نـداري ز کـشـت خـلـق
از بــهـر نـان در آتـش حـرصـنـد روز و شـب
بــود از گـل تــنـور هـمـانـا ســرشـت خــلـق
مــردم ز بـــيــم آتـــش دوزخ درآتـــشـــنــد
مــارا خــدا پــنـاه دهـد از بــهـشــت خــلــق
سـوزن بـه دل ز رشتـه مريم شکسـتـه ام
برزخم من چه بـخيه زند دست رشت خلق؟
چون غنچه بالشم سر زانوي وحدت است
در زير سنگ نيسـت سر من زخـشت خـلق
بـا صـد چـراغ مي طـلـبـم عـيب خـويش را
کو فرصتي که فرق کنم خوب وزشت خلق؟
در تـنگـنـاي بـيضـه عـنـقـا گـريخـتـه اسـت
صـائب ز بـس رمـيـده از اطـوار زشـت خـلـق
شاد باشيد