وبلاگ :
يار جکيگوري
يادداشت :
دل تکاني
نظرات :
1
خصوصي ،
19
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
گوياي خاموش
به نام خدا
سلام
دلمون براي خاطرات جکيگور تنگ شده...
با تمام تلخي شون (اگرچه در قالب طنز)، بازم زندگي درشون جريان داشت.. مي دونم شايد بگيد چه زندگي اي و اينا.. اما منظورم اينه که لااقل خاطراتي از يه زندگي اگرچه تلخ بودند...
لااقل فيلم رو به عقب برمي گردونديد؛ نه اين که بخوايد زودتر تموم بشه...
:|
پاسخ
سلام باشه سعي ميکنم تا يه دونه خاطره بنويسم به عنوان عيدي من به همه دوستانخوب هيچکس حاضر نيست جاهاي دردناک فيلمو دوباره ببينه منم هيچوقت حاضر نيستم يه بار ديگه به عقب برگردم ، چون اولا که فکر ميکنم بهترين تجربه ممکنه را بدون خدا را شکر معتاد شدن و هزار تا درد ديگه کسب کردم و هم اينکه انقدر سختي کشيدم و انقدر دوستامو از دست دادم که فکر نکنم دوباره بتونم برگردم عقب