• وبلاگ : يار جکيگوري
  • يادداشت : گرگ و متهم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام داداش

    ميگم من که از اول تا آخرش خنديدم
    آخه من با لهجه خودت ميخونم و نميشه خنده مونو به حالت ديگه تغيير بديم
    ولي جدي خداييش ترسناک بوده ها !
    يا پيغمبر !
    من اگه بودم فک کنم اونجا واي ميسادم يه وصيتي چيزي لااقل ازمون بمونه :(
    اين خاطره ات مال وقتي بود که با هم آشنا نبوديم ! آره ؟

    راستي پستهاي قبليتو هم شمال که بودم خوندم .
    کلا فاز ميده آدم بشينه خاطراتت رو مرور کنه ..... مخصوصا وقتايي که بيکار باشي ديگه بهتر ميچسبه

    قاب هديه ات هم شده مانوس ما روي ميز اتاق
    حاج اقا حاج خانوم ميگن بذارش توي حال ... گفتم عمرا ... اين جاش تو اتاق خودمه


    پاسخ

    نوکرتم دادا قابلت را نداشت ببخشيد اگه خوب نبود
    + گوياي خاموش 
    به نام خدا

    سلام

    ابتدا..
    جناب علي رضا گفت اگه خورده بودت الآن داوود بي خطر بودي!
    بايد عرض کنم خير، اگر خورده بودتون الآن بي داوود خطر بوديم زبونم لال!

    بعدم اين که..
    واقعاً کلاً اون دو سال همه ش خدا بهتون رحم کرده ها!
    مطمئناً روزها و شب هايي به مراتب بدتر از تهديد اون گرگ ها داشتيد!

    و آخر اين که..
    هر لحظه ممکن بود خورده بشيد، بعد نگران بوديد يه وقت نگن اين استوار با اون هيکل رو گرگ چطور خورده؟!
    پاسخ

    بله آبجي حتي پس از مرگ هم من به خطر بودن خودم ادامه مي دم بعد نمي گن خجالت نکشيدي که با اين هيکل رفتي تو شيکم اون گرگه ؟
    سلام.

    اولش کلي خنديدم . ولي آخراش خوف ناک بود خداييش.
    ولي تعجب مي کنم که چطور گرگا دنبالتون نکردن!
    خدا رحم کرده بهتون دادا
    پاسخ

    بله دادا ولي ديگه فاصله مون تا جاده کم شده بود اونجا محل ريختن زباله هاي اونجا هم بود پر از آشغال ماهي ، خدا بهمون رحم کرد
    + انياك 
    سلام
    يني واسه بردن متهم خودتون بايد ماشين مي گرفتين ؟!
    مگهتو هنگتون ( درست ميگم ؟) ماشين نيس واسه اينكارا ؟

    شمام عجب ماجراهايي دارينا


    به اينميگن سربازي نه مثه الان كه انگار ميرن سربازي !
    پاسخ

    سلام نه ما ماشين نداشتيم ، تازه من سال 86 خدمتم تموم شد
    هنگ ما يه خاصيتي داشت که هرچي مي گذشت امکاناتش کمتر ميشد و خدمت توش سخت تر
    + وب سايت تبليغاتي 


    سلام به وب سايت ما هم سر بزنيد

    www.tablighatagahi.com

    به نام خداي مهربون

    سلام دادا خبي

    ميگم دادا الان سالمي که؟

    آدم اين نوشته ها رو مي خونه يه جوراييش ميشه شما که ديگه اونجا بوذي

    اگه خورده بودتت الان داوود بي خطر بودي

    ولي خدا خيلي رحم بهت کرده

    ياعلي

    پاسخ

    آره ديگه دادا همين الانم ديگه پر و بالم ريخته
    سلام دادا
    خدا بهت رحم کرد خدا به منم رحم کنه حداکثر دو سال ديگه اونجام
    خاطت جال بود به خصوص فرار کردنش
    پاسخ

    نوکرتم داداش ، ايشاالله که جاي خوبي بيفتي ، خواستي پارتي دارم براي جکيگور
    + 2066 
    سلام

    شبيه اين ترس رو تجربه کرده بودم..خيلي بده!

    ولي عجب معتادي بود...جلل الخالق
    چه رويي داشت!!!