سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























یار جکیگوری

یه سربازی بود اهل روستاهای خراسان شمالی ، این بنده خدا روز اول که اطلاعات شخصی را جهت درج در پرونده ازش پرسیده بودند ،برای اینکه زیاد کاری باهاش نداشته باشند گفته بود که بیسواده برای همین روزای خدمت طبق قانون بهش گفتند به خاطر اینکه اصلا سواد نداری باید 45 روز بیشتر خدمت کنی ، این بنده خدا هم مجبور شده بود که بگه سواد داره اونم چهار کلاس ،برای همین مجبور شدند بهش مرخصی اضطراری بدن تا بره مدارکش را بیاره ، بعداز چند روز مدارکش را آورد داد دست من ، منم هنوز درست ندیده بودم گفتم بابا درست میگه بنده خدا چهار کلاس سواد داره ، ولی یه مرتبه نکته جالبی دیدم و گفتم: چند کلاس سواد داری؟

 گفت: چهار کلاس

 گفتم تو این چهار سال چیزی هم یاد گرفتی ؟

گفت : نه

گفتم اصلا متوجه بودی که هر چهار سال درسهایی که میخوندی شبیه به هم بودن ؟

گفت :نه

گفتم : چرا درست را ادامه ندادی ؟

گفت : اخراجم کردند

گفتم : آخه تو چهار سال رفتی مدرسه هر چهار سال هم رفوزه شدی و کلاس اول را هم هنوز تموم نکردی ، چطور نفهمیدی هر سال کلاس اول بودی؟

وایشون فرمودند کلاس اول دیگه چیه من چهار سال رفتم درس خوندم اینم مدرکشه ، کار هم به این کارار ندارم کارت منو بدین میخوام برم، بنده هم که مسئولش نبودم گفتم خوب اشتباه اومدی باید بری کارگزینی وظیفه اینجا کارگزینی کادره و اینجا بود که ایشون از بنده به خاطر اینکه بنده حقیر وقت گرانبها شون را گرفته بودم با فحش تشکر کرده و به پیش استوار حسین زاده مسئول کارگزینی وظیفه براه افتادند . بنده هم به مدت یک هفته به خاطر خنده های فراوان دچار دل درد گردیدم.

ادامه دارد...

 


نوشته شده در یکشنبه 88/6/1ساعت 11:57 صبح توسط داود نجفی نظرات ( ) |


Design By : Pichak