سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























یار جکیگوری

سلام میدونم که تنبل شدم ، باید ببخشید چند روزی بود که خیلی دلم گرفته بود، تصمیم گرفتم برم کتاب بوف کور هدایتو بخونم ، چند صفحه ایهم خوندم ولی خوشم نیومد رفتم پیش هادی یه کم از بی حوصلگی در اومدم ، خواسم یه کتاب بوف کر خودم بنویسم ولی بازم گفتم بذار از این افکر منفی دست بردارم ، راسی یه گونه نادر از آدمیزاد پیدا کردم که رفته مکه ولی بدهیشو نداده و حلالیت هم نطلبیده ، ایشالله کسایی که میرند مکه بهش سنگ بزنند ، نشون به اون نشون که کچله ، اینم یه چند بیتی از خودمه که همین امروز در کردم

خداوندا دلم آشفته حالست

دلم کبوتری شکسته بالست

بسویت پر زدم بالم شکستند

همه درها بروی من ببستند

برای من خودت راهی عیان کن

مسیری از خودت بر من روان کن

در آن ره که تویی همراه و یارم

نترسم من ز مرگ ، پروردگارم

تمام عالمین را من کنم طی

ملاقاتت بگو من میکنم کی

 


نوشته شده در سه شنبه 91/3/9ساعت 4:50 عصر توسط داود نجفی نظرات ( ) |


Design By : Pichak