سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























یار جکیگوری

سلام

داشتم به این فکر میکردم که چه دنیای عجیبی داریم ، بد جوری گیر کردم بین چند دسته آدم، یه عده ادعا میکنند امروزی هستند ولی فقط لباسشون امروزیه ولی افکار و رفتارشون بجای امروز و دیروز پارسالیه ، یه عده را فکر میکنی دیروزی هستند ، پاش که میفته میبینی مربوط به پس فردا هستند ، یه عده هم هم دیروزی به نظر میاند و هم دیروزی هستند ولی همه این گروههای بالا ادعای امروزی بودن میکنند ، یه عده هم سعی میکنند دیروز را باخودشون همه جا ببرند و از اومدن امروز میترسند ، یه عده چشمشون را به امروز و همه ی دیروزها بسته ند و سنگ فردا را به سینه میزنند ، این وسط من خودم نفهمیدم اموزی هستم یا دیروزی و یا فردایی ، همه افکارم واسه همه این چند گروه غریبه همونطوری که همه افکار اونها واسه من غریبه ، این وسط این امروز ها و فردا ها هم هی میاند و میرند ، از وقتی بچه بودم همیشه دوست داشم فدا بشه و عاشق این بودم که این فردا جمعه باشه و چه بهتر اگه فرداهای عید و تابستونی میرسیدند انقده دلمون پاک بود وقتی بچه بودیم که وقتی بزرگ شدیم و اون آرزومون را دیگه دوستش نداشتیم خدا بهمون داد و تا میاییم بفهمیم چی شد عید میشه و کریسمس میشه و تابستون میشه و هی واسه خودمون داریم میپرخیم بین این همه امروز و دیروز و فردا ، قبلا ها یکسال یکسال طول میکشید ولی الان یکسال یک ثانیه ای تمومه ، این وسط یه عده هم میرند و یه عده هم میاند . معلومم نیست که از اومدنش خوشحاله و کی غمگین، هر کی به دنیا واسه چی میاد ؟؟؟؟ امروزی میشه یا فردایی؟؟؟ انقده هم دنیا زود میگذره که یکی امروز دیروزیه و فردا امروزی ، همین قدر بهتون بگم که میدونم که دقیقا متوجه نشدین که چی گفتم ، ولی خودم خوب فهمیدم چی گفتم ولی جواب هیچ سوالیو نمیدونم

با اجازه همه دوستان سال نوی داودی را هم به همه مردم دنیا تبریک میگم

 


نوشته شده در سه شنبه 91/10/12ساعت 9:13 صبح توسط داود نجفی نظرات ( ) |


Design By : Pichak