سفارش تبلیغ
صبا ویژن



























یار جکیگوری

سلام

توی این چند سالی که دارم تو وبلاگم مینویسم ، این اولین باریه که یه مطلبو کپی میکنم توی وبلاگم ، چون هیچوقت از این کار خوشم نمیومده ، ولی چند روز پیش داشتم موزیک گوش میدادم ، بعد این آهنگ از شهرام آذر عزیز( سندی) را شنیدم که واقعا قشنگه ، بهتون توصیه میکنم برین یه طوری گیرش بیارین و بشنوین، آخرشه


یه دنیا چشم به راهت بود
تو ذهنم آخرین تصویر
تمنای نگاهت بود
تو سمت اوج می رفتی
زمین پای منُ میبست
تورو دست کسی دادم
که میدونم حواسش هست
با اینکه نیستی این روزها
حضور تو چه ملموسه
یکی اینجا پر از گریه
شبا عکساتُ میبوسه

یه وقتایی که دلتنگم
یه روزایی که دلگیرم
یکم آغوش تو باشه
چقدر آروم میگیرم
میخوام سرگرم دنیا شم
شاید یادم بره دردم
واسم سخته نمیتونم ، به خونه بی تو برگردم
واسم سخته ، نمیتونم ، به خونه برگردم

تمام باورم اینه
تو بی اندازه زیبایی
میشه آغوشتُ حس کرد
می شه فهمید اینجایی
یکی هر شب تو رویامه
نگاهش مثل آتیشه
یکم وقتی که میخنده
شبیه عکس تو میشه
با اینکه نیستی این روزها
حصور تو چه ملموسه
یکی اینجا پر از گریه
شبا عکساتُ میبوسه

یه وقتایی که دلتنگم
یه روزایی که دلگیرم
یکم آغوش تو باشه
چقدر آروم میگیرم
میخوام سرگرم دنیا شم
شاید یادم بره دردم
واسم سخته نمیتونم
به خونه بی تو برگردم
واسم سخته ، نمیتونم ، به خونه برگردم

با اینکه نیستی این روزها
حضور تو چه ملموسه
یکی اینجا پر از گریه
شبا عکساتُ میبوسه


نوشته شده در دوشنبه 91/10/18ساعت 11:12 عصر توسط داود نجفی نظرات ( ) |


Design By : Pichak