سلام
ميبينم که مثل پيرمردهاي بازنشسته تو خانه مي نشيني کتاب مي خواني از خودت نظريه در مي کني آخه پسر خوب اين چيزها را براي کي مي گي ؟ يکي عين من خودت که تا حالا کارمون همين بوده ؛ديگران فرتوفرت ما را مي رنجوندند و ما زرتو زرت مي بخشيديم چو ن چاره اي ديگه نداشته ايم ولي اشکال ندارد دل ما که دل نيست سطل آشغال ديگران
عزت زياد همشهري