• وبلاگ : يار جکيگوري
  • يادداشت : بوف بينا
  • نظرات : 1 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    به نام خدا
    سلام
    به به! خيلي زيباست و خيلي عالي
    خوبين دادا؟!
    راستش من نه به کچله کار دارم نه شيطون نه شيطوني که به شيطون سنگ ميزنه:دي
    بر خلاف بقيه که گفتن شعرتون غمگينه و...
    من تو اين شعر شروع يه تغيير و تحول اساسي رو در روح و روان شاعرش يافتم! متاسفانه ماها فکر ميکنيم وقتي بگيم خدايا ميخوام
    بيام پيشت به ملاقاتت يا اينکه در راه رسيدن هستم منظور رفتن جسم
    خاکي هست و سنگ مزار و فاتحه!
    در صورتي که پيام اصلي اين شعر رو اينجا ميشه يافت:
    براي من خودت راهي عيان کن
    مسيري از خودت بر من روان کن
    در آن ره که تويي همراه و يارم
    نترسم من ز مرگ ، پروردگارم
    من حس کردم شاعر تمام و کمال خودشو انداخته تو آغوش
    امن خدا و اين يعني توکل به خودش...
    براي شاعر اين شعر آرامش خدايي آرزو ميکنم و دوستانه به ايشون توصيه ميکنم شيطان و سنگ اندازهاي محبوبش رو بسپارين به
    دور روزگار و تاوان کرده هاشون! و با آرامش به خدا و آغوش گرمش فکر کنين

    موفق باشين



    پاسخ

    سلاممرسي ممنونم از شمامنم ميگم غمگين نيست ولي اين امير حسين شايعه درست کرده والا