یار جکیگوری
عه عه عه وبلاگی تو از برج دو تالا آپدیت نگشتی؟؟؟ عه عه عه من یادم رفت سلام کنم سلام من به همه دوستان و عزیزان و سرورانی که لطف می کنند و به این وبلاگ سر میزنند و منو شرمنده میکنند ، خوب میریم سراغ یه سری جفنگیات جدید مخصوص سروران خوب، قبلا یه سری شعر و ضرب المثل تو برسا نوشتم که تو عسل ها و مثل های داود خطر میتونین بخونین چون دوست ندارم حوصله ی برو بچ برسا هم سر بره پس یه سری جدید مینویسم که یه وخت ناراحت نشوند -چند وقته هر چی آدم موفق می بینم یه جورهایی به نظرم منگل میاد بعد یاد این قضیه ی گلچین روزگار عجب سلیقه ای دارد و افتادم و فهمیدم منگل چین روزگار هم عجب سلیقه ای دارد و هر چی منگله یا به یه جایی رسیده و یا پولدار شده رفته پی کارش( البته این دلیل نمیشه همه ی پولدار ها منگل باشندها؟؟؟ ولی همه منگل ها پولدارند) ، وای به حال من که نه گل شدم و نه منگل -خوب همیشه دیده بودم افرادی را که میگفتند گرگه تو لباس میش ، خیلی دوست داشتم یه جورهایی منم یه کم از ساده لوحی در بیام و یه جورهایی از دور پیدا نباشه که ساده م ولی در نهایت تونستم بشم یه الاغ تو لباس گاو -همیشه به این نکته اعتقاد داشته که بعد هر گریه ای خنده هم هست یعنی بعد کشیدن زجر میرسه نوبت خوشبختی ، اما بعد از نظاره تو زندگی مردم دیدم بعد از هر خنده قهقه ای و بعد هر گریه زاری و شیون دیگه هم هست ، یعنی به عبارتی بعد از هر سختی یه بدبختی هم انتظارتو میکشه -لابد این یه بیت شعرو تو زندگیتون هیچ وقت فراموش نمی کنین که میگه نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد اما من فهمیدم: نابرده رنج گند سراغت نمی آید مزد آن برادر جان گرفت که کار نکرد -چند وقت پیشا رفتم تو یه روستایی دیدم به به یعنی زکی عجب امکاناتی عجب وضعی ماشالله عجب اشتباهی کردیم شهری شدیما و بعد یاد این شعر کتاب اولمون افتادم که میگفت: خوشا به حالت ای روستایی عجب پولایی تو در میاری ماشینهاییکه تو خواب ندیدم امروز با چشمام تو روستا دیدم ماشین بنده پیش ماشینت مثال یک سوسک توی کابینت ایکاش منهم بودم دهاتی میگشتم دنیا به هر جهاتی خلاصه که من موندم آخرش قراره که من چیکاره بشم بره پی کارش؟؟؟؟ آهان اینم بگم که فکر نکنین من آدمی هستم که موفق نیستم و یه هیچ کدوم از آرزو هام نرسیدم دقیقا میشه گفت تا چند وقت دیگه به 50% خواسته هام میرسم ، لابد میگین چی؟؟ عرض کنم خدمتتون که بنده همیشه دوست داشتم بازیگر شم و از اونجایی که این کلمه تشکیل شده از بازی و گر ، منم که اگه همینطور پیش بره تا چند وقت دیگه گر میشم فقط میمونه بازیش که بشه صد در صد آخه خلاصه امیدوارم که شما هم به آرزوهاتون برسین راسی تمومی این جفنگیات مربوط به کتاب جفنگیات داوده که ایشالله یه روزی چاپ میشه ، پس هر گون کپی برداری با ذکر منبع؟؟؟ مجاز و وسیله ی ایاب نیز سر پل ذهاب است بایفظ ؟؟؟
Design By : Pichak |