یار جکیگوری
سلام به همه دوستان چند وقته که به این نتیجه رسیدم که دیگه نباید از دست بعضی از دوستان بی معرفتم ناراحت بشم ، یه سری دوستهایی که فقط وقتی کار دارند از یاد میکنند ، چرا؟؟؟ چون به این نتیجه رسیدم که دوستی ما با خدا هم همینطور شده ، یعنی دوستی ما با خدا شده دوسه بار در روز فقط و فقط سلام کردن یعنی دوستیمون واقعی نیست به هیچ کدوم از حرفهاش گوش نمی کنیم فقط دلمون خوشه که نماز می خونیم و مسلمونیم و به همین دلیل هم انتظار داریم بریم به بهشت ، اما خیلیهامون حتی وجدان خودمون هم از خودمون راضی نیست چه برسه به اینکه یه دوست خوب و با مرام مث خدا ، یعنی هیچ کدوم از کارهایی که واقعا خدا را خوشحال میکنه انجام نمی دیم ، به قول هادی دوستم که میگه وقتی ما دوست واقعی یه نفر هستیم که موقعی که بهمون نیاز داره هواشو داشته باشیم مثلا چند وقت یه بار بهش زنگ بزنیم و بپرسیم که چکار میکنه و اگه بیکاره براش کار پیدا کنیم اگه پولی چیزی می خواد بهش کمک کنیم ولی متاسفانه وقتی بهش زنگ میزنیم که باهاش کار داریم و وقتی هم میگه بیکاره یا پول نیاز داره میگیم بخدا به فکرت هستما !!!! یا الکی بهش قول بدیم تا امیدوار بشه الان که دارم میبینم دوستی ما با خدا هم همین شده یعنی دقیقا یادم نمیاد از کی و کجا بود که خدا را گم کردیم؟؟؟ فقط ازش انتظار داریم ولی تالا هیچ کدوم از انتظاراتشا برآورده نکردیم و فقط با نماز خوندنمون سعی داریم یه سایه بندازیم روی کارهایی که باید انجام بدیم ای خدا ما رو ببخش ماها فقط ادعا داریم
Design By : Pichak |